- وفا خواه
- توزشخواه، نیکخواه خواستار وفا طلب وفا، خیر خواه خوش نفس
معنی وفا خواه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توزش خواهی، نیکخواهی طلب وفا، خیر خواهی
کسی که وا خواست میکند: معترض: مقابل وا خوانده
اعتراض
کسی که از دیگری پولی به قرض می خواهد، آنکه طلب خود را از وام دار می خواهد
عمل وا خواست اعتراض
میهن خواه وطن پرست
آنکه از کسی وام گرفتن خواند داین، طلبکار بستانکار
آنکه از کسی وام درخواست کند
دوباره خواندن وا خوانی، مقابله کتب مطابقه: (... و نادانی غالب کتاب و عدم اعتنا بواخوان و مقابله را بران بیفزاییم)، امتحان درستی و نادرستی دو قپان
کسی که واخواست می کند، معترض
معترض